نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - امین اله کمیزی
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
من در پایین سنگر خود سنگر دیگری برای نماز خواندن کنده بودم. اندازه اش طوری بود که اگر می نشستی.ترکش به سرت اصابت نمی کرد، تیربارچی ای داشتم که نیروی شجاع و خوبی بود. او گفت ؛ برادر امینی، اجازه می دهی در سنگر نماز بخوانیم؟ گفتم : بفرما ، رفت نماز خواند.تشهدش تمام نشده بود که یک خمپاره آمد و درست کنار او به زمین خورد و شهید شد.
کد خبر: ۴۰۱۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۶